چشمانم
نمیدانم چرا چشمانم گاهی خیس میشوند ...
میگویند حساسیت فصلی است ...
آری!من به فصل فصل این دنیا بی تو حساسم!!!
برچسب ها : خاطراتم ,
چشمانمنمیدانم چرا چشمانم گاهی خیس میشوند ... میگویند حساسیت فصلی است ... آری!من به فصل فصل این دنیا بی تو حساسم!!! برچسب ها : خاطراتم , دیوانگیاگر دیوانگی نیست
پس چیست؟
وقتی در دنیایی به این بزرگی
دلت فقط هوای یک نفر را می کند برچسب ها : خاطراتم , آنچه میخواهمتمــام آنچــه کـه از زنــدگی مــی خـواهــم ...یکــــ غـــروب پنجشنبــــه زمســــتانــی ســــت ... بــا پنجـــره ای رو بــه درختهـــا و دانـه دانـه هـایـ بارانــ... و هــوای ملــس و مـــرمـــوز ... بــا یکــ فنجــان چــای تــازه دم.. بــا موسیقــی دلــخواه ... و منـ دلگرم به وجود و حضور تـو ... برچسب ها : خاطراتم , چشمهاپشت این چشم ها . . .
برچسب ها : خاطراتم , شب مهتابکاش ماه،
برچسب ها : خاطراتم , جنونآواره آن چشم سیاهت شده ام بیچاره آن طرز نگاهت شده ام هر بار به من مینگری میمیرم هربار که از کوچه ما میگذری میمیرم سوسو بزنی شهر چراغان شده است چرخی بزنی آینه بندان شده است لب واکنی آتشی افروخته ای حرفی بزنی دهکده ای را سوخته ای بد نیست شبی سر به جنونم بزنی گاهی سرکی به آسمانم بزنی برچسب ها : خاطراتم , تنهاییدم غروب داشتم تنهایی هام رو با ترازو و متر انداره میگرفتم اما هیچ کدوم به بزرگی تنهایی من نبودند خواستم با ماشین حساب حساب کنم اما عدد انقدر بزرگ بود که جا نشد!!! برچسب ها : خاطراتم , پیامهای عمومی ارسال شده
+ دعای تحویل سال 95 خدایا به دوستانم عمر جنتی ثروت رفسنجانی زرنگی زنجانی صدای شجریان اعتماد به نفس احمدی نژاد و بی خیالی روحانی را عطا بفرما!!! و لبانشان را همچون دکتر ظریف خندان گردان. آمین?? + می دانی؟ یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است! و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی : بگذار منتـظـر بمانند ! حسین + پای سفره افطار خدا می گوید "خب ،روزه دارها حالا وقتش شده بخواهید از من؟ درخواست کنید" یکی می گوید "آن خرما را بده" دیگری شیر و ان دیگری ظرف آش را... کسی اصلا حواسش به خدا نیست!! |