چشمهایت
به چـشـمـهـایـت بگــو
نـگـاهـم نـکـنـنـد
بـگـو وقـتـی خـیـره ات مـی شـوم
سرشـان بـه کـار خـودشـان بـاشـد … !
وای که چقدر چشم های یک انسان میتواند دل آدم را آب کند
چشمهایتبه چـشـمـهـایـت بگــو نـگـاهـم نـکـنـنـد بـگـو وقـتـی خـیـره ات مـی شـوم سرشـان بـه کـار خـودشـان بـاشـد … ! وای که چقدر چشم های یک انسان میتواند دل آدم را آب کند خداحافظیخداحافظی که میکنیم برایم انگار آخرین دیدار بوده است ... و تا بار دیگر که ببینمَت به اندازهی سفید شدنِ موهام زمان خواهد گذشت ! دلبرادلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند سروران برسر سودای تو خاک قدمند شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند سرود عشق . . .گرمی دستهای تو آتشی است که با آن تمام وجودم را گرم خواهم کرد حتی در سرمای زمستان و این یعنی دوست داشتن و من برای دوست داشتن دلیل نمی خواهم همین دستهای تو کافیست.... منبع:http://iransunstar.persianblog.ir/ پشت دست هات..مهم نیست تا چه اندازه دستهات کوچک وُ ظریف اند ، همین که چشم ، پشتِ دستهات می گذارم وُ پنهان می شوم ، از هر آنچه بیرون از من وُ توست ، در امانم ..
{ سیدمحمد مرکبیان } پیامهای عمومی ارسال شده
+ دعای تحویل سال 95 خدایا به دوستانم عمر جنتی ثروت رفسنجانی زرنگی زنجانی صدای شجریان اعتماد به نفس احمدی نژاد و بی خیالی روحانی را عطا بفرما!!! و لبانشان را همچون دکتر ظریف خندان گردان. آمین?? + می دانی؟ یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است! و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی : بگذار منتـظـر بمانند ! حسین + پای سفره افطار خدا می گوید "خب ،روزه دارها حالا وقتش شده بخواهید از من؟ درخواست کنید" یکی می گوید "آن خرما را بده" دیگری شیر و ان دیگری ظرف آش را... کسی اصلا حواسش به خدا نیست!! |